۱۳۹۹ بهمن ۱۹, یکشنبه

جمهوی تزویر و ریا

 

ای ننگ به جمـهـوری تزویر و ریا

نـفـریـن به عمامه دار و شیخ و ملا

از حق و حقوق خود نداریم نصیب

انـدر دل خـاک خـود غـریبیم چرا

اینجا وطن است یا جهنم که در آن

ابـلـیس شـده رهـبـر و فرمانده ما

این مجـلس نوکـر صفت مزد بگیر

این دولت بی خاصیت بی سر و پا

از دست سپاه و کینه ورزی بسیج

آرامـش و آسـایـش مـا گـشته فنا

این مردم با معرفت و پاک و نجیب

اٌفـتـاده بـه دام نـانـجـیـبـان خدا

آن خاک پر از طراوت و نغمه چه شد

گم گشتته چرا شور و شعف در دلها

باید که به اصل خویشتن برگردیم

شـایـسـته نـبـاشد که نشینیم از پا

ای هموطن آرامش ما مردن ماست

از چـیـست که آرام نـشستی اینجا

بـرخـیـز  که تا دوباره این میهن را

سازیم به رزم خویش و عزمی پویا

همچو آئینه دلت پاک کن ای آزاده

وقت تردید نماندست بپاخیز، بپا

خسرو (آئینه)

يکشنبه‏، 07‏ فوريه‏ 2021

هیچ نظری موجود نیست: