‏نمایش پست‌ها با برچسب ودیوها. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ودیوها. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۹ بهمن ۵, یکشنبه

یادم نمیاد کی پیر شدم

 

چگونه زمان در پرواز است و ما بندرت به آن فکر میکنیم و ما قدر لحظات با هم بودن و

معنی و مفهوم عشق، ایثار و محبت را از یاد میبریم !



۱۳۹۹ بهمن ۲, پنجشنبه

سرود ایران خسرو


این سرود میهنی برگرفته از یک قصیده میهنی است بنام ایران وطن من که در همین وبلاگ منتشر شده، اگر میپسندید لطفاً به اشتراک بگذارید


۱۳۹۹ دی ۱۶, سه‌شنبه

تنهام نگذار

تنهام نگذار، بیان یک احساس عاشقانه ای از گذشته است. عشق و عاطفه چیزیست که به موجودیت و بودن معنا و مفهوم میبخشد. کسیکه عشق، عاطفه و ایثار برایش معنائی ندارد دیگر کسی نیست.




۱۳۹۸ شهریور ۲۲, جمعه

مردم متدین








این مذهب بیهوده و بیمار مرا کشت
زندان پر از دشنه و دیوار مرا کشت
ترویج اکاذیب و احادیث و خرافات
در نفس عمل ملت هوشیار مرا کشت
این سنی و این شیعه و این جنگ اسفبار
سـرها بدم تیغ و سـر دار مرا کشت
یک ملت و یک فر اهورائی دیرین
در بند خرافات و بلا خوار مرا کشت
بـر سـر زدن تـوده گـمـراه بـرای
یک مشت تجاوزگر بدکار مرا کشت
شرمندگی از مردم دنیا ز تمسخر
بر سینه زنی در سر بازار مرا کشت
این رسم عبادت که زنی مشت بسینه
یا تیغ بر آن کله بیمار مرا کشت
فـتوای جنـایـتگری و آیـه کشتار
از قول خدا در دل آن غار مرا کشت
در غـار چها کرده و در غـار چها دید
معلوم نشـد تا ثـمر کار مرا کشت
از جنگ نهاوند هنوز هم بدسایس
این تکیه و تعزیه افکار مرا کشت
من در عجبم زانکه ز تاریخ نپرسیم
این قوم چرا کنیه و طومار مرا کشت
در ذهن خود از فر علی حیدر و مولا
پرداخـتی و پرده پنـدار مرا کشت
او کشت بتیغ دو دمش تیره ما را
این طرز عزاداری و هنجار مرا کشت
زنـگار ز آئـیـنـه زدا تـا بـخود آئی
تحمیق خود از اینهمه زنگار مرا کشت
خسرو (آئینه)

۱۳۹۵ خرداد ۳۱, دوشنبه

تحمل تا بکی ای خیل خاموش :



تحمل تا بکی ای خیل خاموش


وقتی اینهمه چپاول و دزدی و یا باصطلاح خودشتان اختلاس ها را در سراسر ایران میبینم و میشنوم بیاد یه جوک یا یک داستان طنزآلود قدیمی میافتم. میگن یه روزی یه تاجر ی قصد سفر داشت زنش گفت مرا هم با خودت ببر که دنیا را ببینم. تاجر موافقت کرد و روز موعود که فرا رسید دو تا شتر آورد و مال التجاره را بار شترها کرد و با زنش راه افتادند. بعد از یکی دو روزی که از سفرشون گذشته بود داشتند از وسط یک دشت بزرگ گذر میکردند که راهزنها به اونها حمله کردند. راهزنها اقلام با ارزشی که بار شترها بود را برداشتند و قبل از اینکه از اونها دور شوند تاجر را صدا کردند و باو گفتند حاج آقا بیا اینجا بایست. حاجی جلو اومد و ایستاد و گفت خب چه کار دارید؟ یکی از راهزنها یه تیکه کچ برداشت و یک دایره دور حاجی کشید و گفت: حاجی همینجا بایست ولی هر کاری که ما انجام میدهیم مواظب باش اگر پاتو از توی این خط بیرون بذاری پدرتو در میاریم. حاجی مات و مبهوت توی دایره ایساد و راهزنها شروع کردند به تجاوز کردن به زن حاج آقا. بالاخره کارشون تموم شد و با اموال مسروقه با اسبهای خودشون از اون محوطه فرار کردند و دور شدند.
بعد از چند دقیقه زن حاجی که بسیار عصبانی بنظر میرسد رو به حاجی کرد و گفت: حاجی توخجالت نمیکشی؟ عجب غیرتی داری! تمام مال و اموالمون را که بردند هیچی، اینها بمن تجاوز کردند و تو دست روی دست گذاشته بودی و بر و بر فقط نگاه میکردی؟ یکدفعه حاجی با پوزخندی رو بزنش کرد و گفت تو اشتباه میکنی که فکر کردی من کاری نکردم،، من پدرشونو در آوردم. زن حاجی با تعجب پرسید : راست میگی حاجی ؟ چی کار کردی؟ حاجی توضیح داد و گفت: عزیزم اونها همینطور که مشغول کارشون بودن و حواسشون نبود من چندین بار پامو از خط گذاشتم بیرون و دوباره گذاشتم تو. ببین ،، نه یک بار و دو بار بلکه چندین و چند بار این کارو تکرار کردم. حالا فهمیدی چه بلائی سرشون آوردم ؟!!
حالا حکایت حکایت ملت ایرانه. این آخوندها و دزدهای بی سر و بی پا چه بلاهائی که سر این ملت مظلوم و گرفتار نیاوردند! مال و اموال مارو که بردند و هر روز و هر شب در حال دزدی و چپاولند. از شکنجه و کشتار به عناوین مختلف و زندانی کردن و شلاق زدن روزنامه نگاران، وکلا، کارگران و مردم مظلوم و تجاوز به ناموس زنان و دختران ما که دریغ نمیکنند و ابائی ندارند. از ثروتهای نجومی آقایان و اقا زاده ها گرفته تا 150 میلیارد دلار سرمایه نقدی جناب رهبر و 195 میلیارد دلار ارزش سازمانها و شرکتهای مختلف تجاری ایشان و غیب شدن 800 میلیارد دلار درآمد نفتی توسط احمدی نژاد منحوس. که صد البته بین آقا و سردمداران بیت رهبری و اعوان و اقوام خودشان و عده ای از باج بگیران سپاه و فرماندهان و بادمجون دور قاب چینها تقسیم شده. و ایضا آقای رستم قاسمی، بابک زنجانی، آقای طاهری، آقای شیرانی و خیل دزدان وزارت نفت و اموال و پولها مصادره شده و سپس دزدی شده توسط سپاه پاسداران و بسیج و  محسنی اژه ای سردسته دزدان وغیره کجا رفته اند
و اما ملت ایران در قبال این همه ظلم و جنایت چه کرده ؟ جوابش بسیار ساده است،،،ملت ایران پدرشونو در آورده و چندین بار پاشو از خط بیرون گذاشته. مثلا جریانات سال 88 از قبیل همین جسارتها بود که ناگهان خاموش شد. جمع شدن روبروی فروشگاه کوروش  هم یکی دیگر از جسارتهای دلیرانه اخیر ملت ایران بود. اعتصابات کارگری و بی اعتنائی قشرهای دیگر جامعه، تضاهرات و گردهمائیهای بازنشستگان، اعتراض کردها بخاطر بدی اوضاع معیشتی و  انواع و اقسام اجحافات همه اینها خصوصا با عدم حمایت سایر طبقات، اقشار و اصناف جامعه همه بمصداق همان پارو از خط بیرون گذاشتن و بلافاصله بطور محافظه کارانه عقب کشیدن است و تا زمانیکه غیرت ملی مردم گل نکند و متحدانه از خطوط قرمز عبور نکنند و حق خودشان را از این خیل چپاولگر و جنایتکار نگیرند وضعیت بهمین منوالی هست باقی خواهد ماند. ضمنا اگر نمیتوانید تصور کنید که 800 میلیارد دلار چقدر پول است ودیو زیر را تماشا کنید شاید رگ غیرتمان تکانی بخورد.



پولهای من و شما و ملت گرفتار ایران کجاست ؟؟؟؟؟






۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

وداع فرهاد مددزاده زندانی سیاسی با همبندانش

خوشا بسعات این زندانیان سیاسی که باعث افتخار و سربلندی میهن هستند
 درود به کسانیکه معتقدند زندانی شدن یا مردن با افتخار بهتر از زندگی کردن زیر یوغ استبداد و ظلم و ستم رژیم ایران ستیز ، چپاولگر و تمامیت خواه آخوندیست

خداحافظی فرهاد مددزاده زندانی سیاسی با همبندانش قبل از آزادی  


۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه

نیاز پای رفتار است

 
پرنده قبل از پرواز و اوج گیری ابتدا بر پای خود میایستد، حرکت میکند، میدود و سپس بپرواز در آمده و اوج میگیرد. نیاز حرکت بپا ایستادن و نیاز پرواز حرکت است
نیاز پای رفتار است



۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

بسوی مریخ

رو-ور و سفینه کنجکاوی چگونه مونتاژ و آماده پرتاب شد ؟

این ویدیو نشان میدهد که به چه طرتیب سفینه رو-ور و  روبات کنج کاوی که برای یافتن رسپی یعنی مختصاتی که باعث پیدایش حیات میشود به کره مریخ فرستاده شده بعد از ساخت سره همبندی و آماده پرتاب شد

 

و اما چگونه باید به کره مریخ رفت

رفتن به کره مریخ باید در وقت مشخصی در سال که زمین  کمترین فاصله را با مریخ دارد و از زاویه ای بسیار دقیق انجام پذیرد. باین طرتیب مصافت 300 میلیون مایلی بین زمین و مریخ در حدود 7 تا 8 ماه طول میکشد. به ودیوی زیر توجه کنید




نشستن روبات کنجکاوی بروی سطح مریخ

اینهم لحظات حساس فرود آمدن و بعد از آن در مرکز کنترل پرواز ناسا. ضمنا دو متخصص و فیزیک دان ایرانی هم در این پروژه که قبلا آفای فیروز نادری ریاست بخشی از آنرا عهدهدار بود حظور دارند. به ویدیو زیر توجه کنید






 

۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

دانشمند جوان ایرانی برنده بزرگترین جایزه در فیزیک

Nima Arkani-Hamed: $3-Million Fundamental Physics Prize

Princeton scholar a recipient of biggest prize in theoretical physics


نیما ارکانی حامد پروفسور و دانشمند جوان ایرانی، برنده بزرگترین جایزه در فیزیک نظری که بالغ بر 3 میلیون دلار است شد

این دانشمند جوان ایرانی که باعث افتخار و سر بلندی مّلت ماست فرزند آقای جعفر ارکانی حامد میباشند که خود ایشان قبلا رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه  شریف تهران بوده اند. نیما بهمراه 8 نفر دیگر برنده این جایزه شدند که هرکدام از آنها سه میلیون دلار دریافت کردند. نیویورک تامز مینویسد: هرچند فیزیکدانان انسانهای ثروتمندی یا مشهوری نیستند اما اینبار این جوائز بخاطر تحقیقات در یکی ازعرصه ها و زمینه های بسیار حائز اهمیت فیزیک، 9 نفر از آنان را میلیونر ساخت
آنچه نیما را محّق دریافت این جایزه نمود در ارتباط با نقش قوه جاذبه در فرضیه نسبیت انیشتن و کوانتوم فیزیک و همچنین فیزیک عمومی یعنی در واقع فیزیک نیوتونی و همچنین نگرش ریاضی آن در رابطه با فرضیه ریسمانی میباشد. او خود میگوید بر خلاف آنچه قبلا تصور میرفت قوه جاذبه که در کوانتوم فزیک نقش بسیار کوچک و ضعیفی را بازی میکند و قوه جاذبه در فزیک انیشتنی که در واقع بمعنای انحنای هندسی زمان و مکان است و همین نیرو در فیزیک نیوتونی ارتباط پیدا میکند با نیروئی که اجسام بهم وارد میکنند و متناسب است با مقدار ماده تشکیل دهنده  آن اجسام در فضا و در دنیای ما، هرکدام نه تنها با هم ضدّیتی ندارند بلکه هر کدام تعریف متفاوتی هستند از یک واقعیت و اصل کلی که همه این تعاریف و خصوصیتها را در بر میگیرد  
Nima Arkani-Hamed, a scientist at Princeton University, is among 9 scientists receiving the biggest prize ($3,000,000 each) in theoretical physics. Nima is the son of Jafar Arkani-Hamed, former professor and chairman of Physics Department at Tehran's Sharif University of Technology.New York Times: Physicists are rarely wealthy or famous, but a new prize rewarding research at the field’s cutting edges has made nine of them instant multimillionaires.

The nine are recipients of the Fundamental Physics Prize, established by Yuri Milner, a Russian physics student who dropped out of graduate school in 1989 and later earned billions investing in Internet companies like Facebook and Groupon.

“It knocked me off my feet,” said Alan H. Guth, a professor of physics at the Massachusetts Institute of Technology who was among the winners. He came up with the idea of cosmic inflation, that there was a period of extremely rapid expansion in the first instant of the universe.

When he was told of the $3 million prize, he assumed that the money would be shared among the winners. Not so: Instead, each of this year’s nine recipients will receive $3 million, the most lucrative academic prize in the world. The Nobel Prize currently comes with an award of $1.2 million, usually split by two or three people. The Templeton Prize, which honors contributions to understanding spiritual dimensions of life, has been the largest monetary award given to an individual, $1.7 million this year.

The $3 million has already appeared in Dr. Guth’s bank account, one that had had a balance of $200. “Suddenly, it said, $3,000,200,” he said. “The bank charged a $12 wire transfer fee, but that was easily affordable.”

Mr. Milner said that he wanted to recognize advances in delving into the deepest mysteries of physics and the universe. “This intellectual quest to understand the universe really defines us as human beings,” he said.

Four of the physicists work at the Institute for Advanced Study in Princeton, N.J.: Nima Arkani-Hamed, Juan Maldacena, Nathan Seiberg and Edward Witten. They work on theories trying to tie together the basic particles and forces of the universe, particularly with a mathematical machinery known as string theory  

01-Aug-2012

۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

چرا ؟

عزیزان باور کنید هنوز گونه هایم خیس است. وقتی عکس زیر را دیدم اشک در چشمانم حلقه زد. نگاهش کنید. این یک ایرانی است. هموطن من و توست. پدر ماست. آخه چرا؟ ..... چرا ای هموطن ؟ چرا ؟ این چه زندگی است ؟ آیا این آرامش دوران کهولت و بازنشستگی اوست؟ احتمالا بعد  از یک عمر زندگی پر از مشقت و رنج؟ آنهم در مملکتی که سالی 100 میلیارد دلار درآمد نفت دارد؟ چرا ؟ من فکر میکنم همه ما مسئول این نابسامانیها هستیم. مائیکه دست روی دست گذاشته ایم تا یک عده چپاولگر، دوزد و جنایتکار بر ما حکمفرمائی کنند




پیام جدید در مورد این پیرمرد هموطن
آیا کسی او را میشناسد ؟
بعد از شاید بیشتر از یکسال و بر حسب اتفاق کلیپ کوچکی از این پیرمرد عزیز در یوتیوپ دیدم. خوشحال شدم وقتی کسی باو کمک کرد. باخودم گفتم اگر در ایران بودم یا میتونستم باشم قطعا این شخص را پیدا میکردم و میبردمش خانه و ازش نگهداری میکردم. شاید میتونستم در این سالهای کهولت و ناتوانی طعم آرامش و یک زندگی راحت را باو  بچشانم. باور کنید دروغ نمیگویم و این حرف را با تمام وجودم ابراز میکنم. ودیو زیر را ببینید. ضمنا میخواستم بگم که اگر شما این شخص را میشناسید با من تماس بگیرید تا بتونیم باو کمک کنیم.

اینهم ایمیل من