۱۳۹۲ مهر ۱۳, شنبه

نوری‌زاد به زندانیان سیاسی: شرط «یا همه یا هیچ» بگذارید! | Khodnevis

 
۱۲/مهر/۱۳۹۲ خودنویس






نوری‌زاد به زندانیان سیاسی: شرط «یا همه یا هیچ» بگذارید!


 
 

 
 
نوری‌زاد می‌نویسد: پیشنهاد می‌کنم در زندان بمانید و برای آزادی خود، شرط «یا همه یا هیچ‌کس» بگذارید؛ این که: یا همگی آزاد می‌شویم یا هیچ‌کس از زندان بیرون نمی‌آید
.

محمد نوری‌زاد، نویسنده، مستندساز و از منتقدان نظام جمهوری اسلامی، با انتشار یادداشتی در وب‌سایت شخصی خود، با توجه به عفو برخی زندانیان سیاسی، نوشته است که «این حرکت، یک بازی منبعث از رفتاری ناصادقانه است. چرا که به گمان من، شما را آزاد می‌کنند تا با ملات شادمانی مردم، پایه‌های ترک‌خورده حیثیت خود را ترمیم کنند.»
وی هم‌چنین گفته است که «آن‌که باید عفو شود، ما نیستیم؛ بل خودشان‌اند». متن کامل پیام محمد نوری‌زاد به زندانیان سیاسی، به شرح زیر است:
عزیزانم! پس از این که بارها و بارها توهین و تحقیر و ارعاب و ضرب و شتم و مدرک‌سازی بازجویان بی‌ادب را در سلول‌های تنگ و انفرادی تحمل کرده‌اید، و پس از این‌که بارها از معبر مخوف دادگاه‌های مرعوب و تحت فرمان اطلاعات و سپاه عبور کرده‌اید، و بعد از این که شاهد هدر شدن طلایی‌ترین سال‌های بی‌بازگشت عمر خود در زندان‌های بی‌دلیل بوده‌اید، و پس از این که آسیب‌ها و آشوب‌های فرساینده این سال‌های تلخ، جان و تن خانواده‌هایتان خراشیده، و پس از این که زخم محرومیت‌های ظالمانه و ناجوان‌مردانه شغلی و تحصیلی را به جان خریده‌اید، بله بعد از تحمل این همه ستم مضاعف، می‌خواهند شما را «عفو» کنند و باقی ماه‌ها و سال‌های زندان شما را ببخشایند و آزادتان کنند. معتقدم این حرکت، یک بازی منبعث از رفتاری ناصادقانه است. چرا که به گمان من، شما را آزاد می‌کنند تا با ملات شادمانی مردم، پایه‌های ترک‌خورده حیثیت خود را ترمیم کنند.
پیشنهاد می‌کنم در زندان بمانید و برای آزادی خود، شرط «یا همه یا هیچ‌کس» بگذارید؛ این‌که: یا همگی آزاد می‌شویم یا هیچ‌کس از زندان بیرون نمی‌آید. نیک می‌دانید که قصد من از این پیشنهاد، علاوه بر آزادی زندانیان گمنام و بی‌پناه، آزادی جناب میرحسین موسوی و همسرشان، و جناب کروبی نیز هست.
من تا حدودی به فرسایش‌های روحی و روانی، و پریشانی‌های معیشتی خانواده‌های شما آشنایم. به خاطر این پیشنهاد غیرمتعارف از آنان پوزش می‌طلبم. ما اما باید به آنانی که می‌خواهند ما را عفو کنند بفهمانیم: آنکه باید عفو شود، ما نیستیم؛ بل خودشان‌اند. این ماییم که باید آنان را ببخشاییم و از قساوت‌ها و زشتکاری‌های آنان درگذریم؛ و آنان‌اند که باید از ما و خانواده‌های ما و از مردم طلب عفو کنند؛ و ما و شما و مردم، البته آن‌قدر انسان و وطن‌دوست و مسلمانیم که از همین اکنون اعلام می‌داریم:
اگر رسماً از ما مردم تقاضای عفو کنند، می‌بخشیم‌شان.
محمد نوری‌زاد همچنین در یادداشتی با عنوان «چرا نقد می‌کنم؟»، در پاسخ به کسانی که پس از پیروزی حسن روحانی او را دعوت به سکوت و مجامله و اغماض می‌کنند، نوشته است:
... این روزها به دوستانی برمی‌خورم که مصرانه و مشفقانه مرا از صراحت سخن برکنار می‌خواهند؛ و این‌که: حدودی را رعایت کنم، و پرده از وجهه ناجور جماعتی پس نزنم، و نقش و سهم‌شان را در پدیداری مفسده‌ها برملا نکنم. که چه؟ که: مبادا کام مردمی که با هزار امید به شعارهای تازه دل سپرده‌اند برآشوبد، و بر گوارایی امید نیم‌بندشان خاک افشانده شود، و همانی بر قلم من جاری شود که دشمنان می‌خواهند. و سر آخر، خود من به روزی درافتم که همه دوستان از اطرافم پراکنده شوند، و در این ورطه بلا تنها بمانم.
من اما می‌گویم: ندیدن یک جهالت آذین‌بسته، و عبور از کنار یک آسیب جاری، حتماً و قطعاً به فاجعه‌هایی می‌انجامد که این فاجعه‌ها با چهره‌هایی ناگزیر به جان جامعه رسوخ می‌کنند و یک به یک بایستگی‌ها را پس می‌رانند و برای بلعیدن دارایی‌های مردمان دهان می‌گشایند و فرصت‌های جامعه را به سمت خود سرازیر می‌کنند و بر سرمان آن می‌آورد که تا کنون آورده‌اند. و می‌گویم: ما باید یک‌بار برای همیشه: مجامله و اغماض و پذیرش مدام کجی‌ها و کج‌رفتاری‌ها را کنار بگذاریم و اجازه ندهیم جماعتی به‌جای ما تصمیم بگیرند و به‌جای ما نیز امضا کنند. معتقدم ما هر روز و هر ساعت و به هر مناسبت اگر به آشکارسازی صریح و بی‌اعوجاج خطاها و خطاکاری‌ها نپردازیم، و نقاب از چهره ریاکاران و دزدان و فریبکاران پس نزنیم، مثل این سی و چهارسال گذشته به گردونه ترس و وادادگی و بی‌تفاوتی فرو می‌شویم، و رفته‌رفته بدان خو می‌گیریم. خو گرفتن به ترس، به وادادگی، به بی‌تفاوتی، همان است که حاکمان از ما می‌خواهند؛ بی‌تردید.
من می‌گویم: به خاطر همه علاقه‌ها و آرزوهایی که برای آینده سرزمینم دارم نقد می‌کنم. می‌گویم: تا زمانی که رهبر، پاسخگوی مسئولیت‌های فراوان خویش نیست، و بی اجازه مردم دست به اموالشان می‌برد، و تا زمانی که همه دستگاه‌های ریز و درشت کشور ذلیل مقام معظم رهبری‌اند، و تا زمانی که حاکمان ما به اسم ما و با پول ما در سوریه و عراق خون می‌ریزند، و تا زمانی که نمایندگان مجلس در غرقابی از بزدلی مستغرق‌اند، و تا زمانی که روحانیان حکومتی به هر کجا سر فرو می‌برند و بابت مفت‌خوری‌ها و خسارت‌های‌شان به بنی‌بشری اعتنا ندارند، و تا زمانی که سرداران فربه سپاه به خراشیدن جان و جسم جامعه مشغول‌اند، و تا زمانی که شعبون بی‌مخ‌های بیت رهبری جلوی چشم نیروهای انتظامی عربده می‌کشند و می‌زنند و تخریب می‌کنند و از دیوار سفارتخانه‌ها بالا می‌روند و کسی نیز جلودارشان نیست، و تا زمانی که دزدان دانه‌درشت در امنیت‌اند و دستگاه قضا نیم‌نگاهی نیز بدانان نمی‌کند، و تا زمانی که آدم‌های کوچک بر سر مسندهای بزرگ خیمه بسته‌اند، و تا زمانی که حاکمیت به اسم اسلام، پوست از تن اسلام و انسانیت می‌درد، و تا زمانی که یک جمعیت قلیل، برای جمعیتی کثیر نسخه می‌پیچند، و تا زمانی که اقلیت‌های ما از حقوق برابر برخوردار نیستند، و تا زمانی که فرزندان راستین ما در زندان‌اند، بله، تا زمانی که جمعی از آیت‌الله‌های جامانده در سیصد سال پیش ما با فتاوای خود، و تحکم احکام کهن و بی‌ربط، به روح و روان و شعور مردمان تیغ می‌کشند، باید نقد کرد. و من، نقد می‌کنم؛ بی اعتنا به خوشامد کسانی و بدآمد کسانی دیگر


 

هیچ نظری موجود نیست: